<<انهایی که به فرایند ایجاد کسب وکار و گسترش فضای تجاری در چارچوب های کارافرینانه علاقه مند هستند امابرای بدست اوردن تحصیلات نه سرمایه نه ضامن ونه وثیقه دارند،انهایی که جویای تحصیلات ووام هستند اما در تهیه ی وثیقه و ضامن مشکل دارند،جوانانی که برای تشکیل خانواده و خانواده هایی مه برای تامین بخشی از جهیزیه دخترشان پشتیبانی مالی ندارند،کشاورزان وباغداران که احتیاج به سرمایه دارند،کارگران بیکاروافراد ناتوان وافرادی که اززندگی موجود ازنظرمالی راضی نبوده وخواهان تغییر در زندگی خویش می باشند.
پس با کمک هم،به کمک هم بشتابیم وارزوهایتان را فراموش نکنید.
باشگاه اشتغال راساس ایده وطرحی منحصر بفرد است.
باشگاه مشکل از عضویت اقشار جامعه اعم ازکارافرینان،مهندسین،دانشجویان ،محصلین،کارگرانزحمتکش از هر مشاغل وعموم مردم که بخواهند با عضویت در این همیاری برای خود ودیگران سهمی در تولید ثروت داشته باشند تشکل شده است.
دوره ما،دوره بزرگی است که توانسته رویاهای مان رازنده کند.خودتان را باورداشته باشیدایده هایتان را دست کم نگیریدموفقیت را از درون خودتان شروع کنیدهمواره به یاد داشته باشیدکه شماخودتان محیط اطراف خودتان را می سازید.
رویاهایی که گاه در اندیشه امید کردستانی در گوگل،فرزادناظم در یاهو،پیرامید یاردرebay و
جوادخاکیدر مایکروسافت،دکتربهمن ثیابی وشرکت higrade
وامیرمجید مهردر مایکروسافت،سینا تمدن به عنوان قائم مقام در اپل وانوشه انصار ی یا یا بیژن پاکزاد یا شیرزاد رفعتی و....ویا خیلی از ایرانیان موفق اما گمنام در کشور خودمان ایران تحقق می یابد ودنیای جدید را پیش چشمانتان می گشایند.
شاید شما هم با مشارکت در طرح عضویت در <باشگاه همیاری> به یکی از ایرانیان موفق وگمنام تبدیل بشوید.
>ما با ایده ای جدید و منحصر بفرد50%از مشکلات شما را حل کرده ایم>
برویدانجا یک سینی بردارید. <دکترعلی اصغر محکی>
امت فاکس نویسنده وفیلسوف معاصر ،هنگامی که برای نخستین بار به رستوران دارای سلف سرویس رفته بود،
در گوشه ای به انتظار نشست تا از اوپذیرایی شود اما هرچه بیشتر انتظار می کشید از این که میدید پیش خدمت ها کوچکترین توجهی به او ندارند وکسانی که پس از او وارد شده اند،بشقاب هایشان پراز غذاست و مشغول خوردن هستند،بیشتر ناراحت می شد.او با ناراحتی از مردی که برصندلی کناریش نشسته بود پرسید: من حدود 20 دقیقه است که اینجایم ولی کسی کوچکترین توجهی به من ندارد اما شما که 5دقیقه پیش وارد شدید با بشقاب پر از غذا اینجا کنارمن نشسته اید! موضوع چیست ؟ مردم اینجا چگونه پذیرایی می شوند؟
مرد با تعجب گفت:اینجا سلف سرویس است؟ بعد به قسمت انتهایی رستوران ، جایی که غذاها انجا چیده شده بود اشاره کرد وگفت: بروید انجا،یک سینی بردارید و هرچه می خواهید بردارید،پول ان را بپردازید،بعد اینجا بنشینید ومیل کنید! امت فاکس همان کار را کرد اما وقتی غذا را روی میز گذاشت، به ذهنش رسید که زندگی هم در حکم سلف سرویس است .
همه نوع رخدادها ، فرصت ها وموقعیت ها در برابر ما قرار دارد،در حالی که اغلب ما بی حرکت نشسته ایم انچنان محو بشقاب دیگرانیم و حسرت بشقاب انان را می خوریم که به ذهنمان نمی رسد خیلی ساده از جای خود برخیزیم وببینیم چه چه چیزهایی فراهم است،سپس انچه می خواهیم بر گزینیم.
واقعیت این است که نه تنها تهران بلکه همه شهرهای کشور یک سلف سرویس بزرگ هستند.فقط کافی است از جایمان بلند شویم ویک سینی برداریم وهر چه می خواهیم درون ان بگذاریم.